هوای دلتون بهاری
ماه رمضون امسال هم گذشت. نمی دونم چی بگم. از اینکه حال وهوام بهترشده ,یا اینکه بگم اصلا تغییری نکردم. خیلی دوست دارم بگم بهترم. بهتر میشم. حتما بهتر میشم چون تمام روزه ها رو گرفتم نمازهارو باهمه خواب الودگی و سنگینی افطار ترک نکردم اما نمی گم می دونی چرا خدای من چون اونقدر گریه ها و التماسهای بخششم تکرار شدن, که خودمم داره باور میشه که دیگه درست شدنی نیستم باشروع ماه مهربونت به خودم این قول رو دادم که تمام بدیهام گم بشن که نمیشن ,می دونم نمیشن چون یه عمر باهشون زندگی کردم. اما این عهد رو بستم که کمرنگشون کنم. خاکستری بودم , سیاه تر شدم سرم پایینه, دستام روبه آسمونت: از کجا معلوم فردا زنده باشم. بازم منو ببخش. ...
نویسنده :
مامان نسترن
22:06