حال وهوای سه سالگی
پسرگلم حسابی شیطون شدی. پشت سرهم حرف میزنی. اونقدرشیرین وبا ادا که دلم نمیاد بگم بسه. سرم رفت جدیدا تکیه کلامت شده: خدا نکرده .که اصلا جای گفتنشو نمیدونی.مثلا : خدا نکرده دیشب نشستم پای کامپیوتر. چشمت روز بد نبینه تنها بعدزمانی برای نشون دادن لحظه حال وگذشته وآینده ات : دیشبه.تموم اتفاقات زندگیت در دیشب خلاصه میشه در ادب کردن همسن وسالات و نصیحت کردنشون بی نظیری: بچه واای دستای کثیفشو کرد توی دهنش. واااای چرا بچه پله های سرسره رو برعکس میری. اما دریغ از عمل نصیحت کننده.دقیقا شدی مصداق این گفته: هرچه برای خود میپسندی برای دیگران مپسندوهرچه برای تو خوبست برای دیگران بد و اما هنوز خوابت واشتهات با اوان کودکیت هیچ تفا...
نویسنده :
مامان نسترن
1:30