آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

مادر که باشی صبوری می شود یار لحظات خستگیت...

1391/11/22 15:10
نویسنده : مامان نسترن
1,097 بازدید
اشتراک گذاری

 


دیروز صبح که بیدارشدم,پرده رو کنار زدم ,آفتاب بیرون انگار خبر می داد که هوا از جنس بهار.
این دوسه ماه زمستونی بازور وضرب درزگیر و چفت کردن پنجره ها که مبادا انرژی گران وپربهای گرما هدر بره,نمیشد که گوشه پنجره رو واکنی وهوای تازه بدی توی ریه هات.
صبحانه رو که خوردیم ,پسر کوچولو رو آماده کردم که بریم پارک به هوای هوای تازه تر.
کلاه وشال و پالتوی سنگین و کوله از همه سنگین ترش که پرشده بود از هرچی دلت بخواد اسباب بازی وسی دی و یه عروسکی که باباییش بهش می گفت امیر علی کوچولو وهمه وهمه راه افتادیم.
توی راه پله ها گفتم عروسکتو بذار خونه. گفت : نه گناه داره.
پارک رفتن مادر بینوا همانا و ساعت 3بعد ازظهر همانا.
التماسهام شروع شد : تورو جون مامان برگردیم خونه. بازی بسه.
گرسنمه, خوابم میاد.
شده بودم عینهو بچه ها,بهونه می گرفتم.
یکی به دادم برسه.
این انرژی تمام نشدنی از صدتا هسته ای هم تکون دهنده تره.
هزار ماشالاه
الهی مار بشی مادر نشی
دورت بگردم ,تصدقت , قربونت , تموم پارک صدبار پرشدو خالی شد اما ماهنوز هستیم

ماهستیم

 

 

 

 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مرضيه
24 بهمن 91 14:33
سلام همه بچه ها اينطورين منم وقتي سعيد رو مبرم پارك وقتي ميخوايم بيام خونه ميگه من كه هنوز بازي نكردم
ماماني كسرا
24 بهمن 91 16:36
اي جان، خدا قوت ماماني
یاسمین
25 بهمن 91 15:34
سلام.مامانی خسته نباشی.ایشاله گل پسرت همیشه پر انرژی باشه و شاداب دوست خوبم به یه مسابقه دعوت کردمتون به من یه سر بزن
دکتر های طب سنتی
2 اسفند 91 1:17
با سلام خوردن کاسنی فرنگی به اشتهای کودک شما کمک فراوانی میکند .در ظمن شربت اشتها آوری بنام ویتا ریکس برای کودک شما به میزان قابل توجهی تاثیر گذار است از داروخانه ها یا داروخانه های گیاهی موجود میباشد در صورت عدم دسترسی شماره تلفن خودتون رو به آدرس ایمیل ذکر شده بفرستید تا راهنمایی لازم صورت پذیرد سپاس
مامان ثمینا
2 اسفند 91 13:09
وای عزیزم! واقعا تحسینت میکنم با این همه صبر و حوصله. دلم برا ثمینا میسوزه که اصلا مامانش اعصاب مصاب و حوصله نداره. واقعا با تمام خستگی ها دیدن شادی و دنیای زیباشون حال آدم خئب میشه. شاد باشید
مامان رها
4 اسفند 91 0:34
ای جونم خسته نباشید.......
مامان گیسوجون
4 اسفند 91 16:09
سلام دوست گلم ممنونم از محبتت به کی شکایت کنم از خودشون به خودشون ؟ فقط اعصابم خرد می شد
محيا كوچولو
5 اسفند 91 0:54
خوب خاله الكي كه بهشت رو تدادن به مامانا
الهه مامان یسنا
5 اسفند 91 23:01
خدا قوت بانو
مامان صدف
6 اسفند 91 14:13
عاشق این نوشته هاتم. حالا که اینجوریه تو هم وایسا هوا که گرگ و میش شد(مثلا" حدودای ساعت 6 غروب) ببرش پارک تا یک ساعت که بازی کرد هوا تاریک شه و مجبور بشه بیاد خونه. کلهء صبح یک کاره پامیشی میری پارک. خب معلومه اون همینجوریش سرشار از انرژیه چه برسه به اینکه قبلش 8، 10 ساعتی هم خوابیده باشه.
سمانه مامان پارسا جون
6 اسفند 91 17:25
ای جونم دقیا مثل ما نسترن جون این یه درد مشترک بین همست
مامان نیایش
7 اسفند 91 17:05
عزیزم واقعا که مادر یعنی همون صبوری و بس خدا قوت مامانی خیلی قشنگ نوشتی منم باهاتون انگار اومدم پارک و خسته شدم حسابی
مامان نیایش
7 اسفند 91 17:08
عزیزم یه راهی بلدم که اگه دوست داری امتحان کن منبعش هم موثقه خیالت راحت باید قبل ا ز اینکه کاری رو شروع کنی مخصوصا بازی با بچه توجیهش کنی که چه قدر زمان داریم و چه قد رمیتونه بازی کنه و بهش بگی وقتی نزدیک بود که زمانت تموم بشه من بهت میگم 5 دقیقه قبل ترش بهت میگم مثلا بهش میگی یـــــــــــــــــــــک ساعت وقت بازی داری چه قدر خوب چه قدر زیاد میتونی حسابی بازی کنی کیف کنی همه وسایل رو دو بار سه بار استفاده کنی آخ جون خوبه مگه نه؟ اونم مسلما میگه آره خوبه مامان و بعد میگی اما فقط یه ساعت ها یادت نره یه ساعت که تموم شد باید برگردیم و من خبرت میکنم5دقیقه که مونده بود تموم بشه یه ساعت بهش بگی من در مورد نیایش جوا بگرفتم خوب بود موفق باشی عزیزم