آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

اجتماعی شدن

1391/8/20 19:03
نویسنده : مامان نسترن
1,001 بازدید
اشتراک گذاری

دیگه همه کوچه وخیابونای اطراف منو تو رو میشناسن.

یه مامان خیلی بیکار هرروز صبح پسر کوچولوشو سوار سه چرخش می کنه و درحالیکه مامان طفلکی  جیغ وداد کنون  ازپشت سر مرتب پسرشو صدا میزنه  که وایسا اینجا ماشینه, وایسا

مواظب باش

ترمز بگیر

هردوتا میرن سمت پارک محله.

پسرک من عاشق سرعته. تا جاییکه میتونه تند تند پا میزنه, به خودش میگه عشق سرعت,

منم پشت سرش باید بدووم تا بهش برسم.

متاسفانه پیاده رو های جالبی نداریم. پله پله ان ,مجبوریم از وسط خیابون بریم.

وقتی میرسیم پارک ,من میشینم روی نیمکتو. توام میری سراغ بازی کردن. خوشبختانه امروز پارک شلوغتر ازهمیشه بود و همین باعث شده بود حسابی سرت بابچه ها گرم بشه.

خیلی حال خوبی امروز ندارم. حس می کنم یکمی سرما خوردم. تموم بدنم درد می کنه .

امروز واسم روز جالبی بود. راستش من خیلی آدم به جوشی نیستم. توی دوست یابی خیلی خیلی ضعیفم.

اما خدارو شکر ,تو به من نرفتی. خیلی راحت باهمه بچه ها ارتباط برقرار کردی. بهت یاد دادم اولین راه نزدیک شدن به بچه ها اینه که اسمشونو بپرسی و بعد بگی میای باهم دوست بشیم.(اینو از کتاب آیین دوست یابی بلد شدم)

توام خیلی خوب از پس این مرحله برمیای.

خیلی جالبه بدونی عزیزم که خوووووووووب بچه هارو نصیحت می کنی,نصیحتایی که توی گوش خودت سخت میره.

مثلا : مامان ببین نینی چه کار اشتباهی می کنه. داره دست به خاک می زنه

وااااای نینی از پله ها برو بالا.از نرده ها نرو.خطرناکه.

ای وای مامان نینی گفت تو,باید بگه شما. چه نینی بدی

امروز مامان فقط تماشاچی بود. اصلا کاری به من نداشتی وحسابی سرت گرم بود.

تنها عیب پارک ومحیطای شلوغ اینه که تنوع بچه ها با فرهنگای مختلف آموزش زیاده و کافیه فقط ازیکیشون یه درس کوچیک بگیری و تمام. خط بطلانی می کشی به تموم آموزشای شبونه مامان بیچاره.

اصلا نفهمیدم امروز کی و ازکی یاد گرفتی که وقتی بهت می گم,آب می خوری ,بادهنت ادا درمیاری که نووووچ

خودت ازاینکارت لذت می بری. اما خوشبختانه شما بچه ها زود همه چی رو با بی اعتنایی اطرافیان و عکس العمل نشون ندادن بزرگترا فراموش می کنین. تنها راه ترک عادتای بد بی اعتنایی و حساس نشدنه.

پس حساس نشم حساس نشم.

کنار تجربه اجتماعی شدن , اینجور مسایل هم هست که می گذره.

دوستت دارم فراووون. عدس پلو نوش جونت. باورم نمیشه تموم ظرفتو خالی کردی. اونم توی هوای پاک پارک

 

 

پسر کوچولوی من ازدور اول دوست جونشو نصیحت می کنه که به خاکا دست نزن. کارت اشتباهه.

اما بعدا خودش تسلیم میشه وشروع می کنه به یاد شنهای ساحل دریا ,شن بازی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

علامه کوچولو
20 آبان 91 19:17
سلاممممممممممم ممنونم من امروز یادگرفتم که به حرکات و کلمات نامتعارف پسرم حساسیت نشون ندم اما مواظبش باشم که پیشروی نکنه
سمانه مامان پارسا جون
20 آبان 91 20:21
چرا بیکار نسترن جون؟ مامان با حوصله ای هستی آفرین هر کسی اینقدر واسه بچش وقت نمیزاره آفرین به امیر علی جون
بهار مامان ملیکا
21 آبان 91 9:51
همیشه خوش باشی خیلی قشنگ می نویسی راستی شما بودی می خواستی بری سرکار بالاخره رفتی یا نه؟
گیلدا
22 آبان 91 14:34
سلام نسترن جون.خیلی جالب و عالی نوشته بودی.گل پسرت دیگه داره آقا میشه . باورت میشه که یه نی نی حتی 2 ماهه اگه هر روز خونه باشه افسردگی میگیره.منم اولش باورم نمیشد و تا اینکه النا بدنیا اومد دیدم درسته.احتمالا پسر شما خیلی فعالیت زیاد رو دوست داره به خاطر همین تو خونه زیاد خوب غذا نمی خوره. امیدوارم همواره موفق باشی. مراقب خودت هم باش
یاسمین
23 آبان 91 15:27
مامان بیکار نه،مامان با حوصله که برای بچش وقت میذاره تا بهش خوش بگذره تو همین مسیر خونه تا پارک میتونی بهش شعر هم یاد بدی،راجع به فصلا باهاش صحبت کنی و خیلی کارای دیگه. شما خیلی خوب مینویسی.موفق باشی
zahra
23 آبان 91 22:13
سلام نسترن من خوبی؟چرا سرما خوردی تورو خدا بپا مریض نشی سخته با وجود بچه تکلیجه و پرسیاوشون دم کن بخور خوب خوب میشی اصلا بجای چای دمنوش اینا رو بخور و بخور هم بده تا اخر زمستون تضمین تضمین به امیر علی کوچولوتم بده . خدا براتون حفظش کنه خدا دامن ما رو هم سبز کنه!!!!!!!!شوخی کردم واسه ارشد ثبت نام کردم خدا خودش کمکم کنه 2 تا رشته زبانشناسی و معماری! منتظرتم بهمون سر بزن خانوم طلا خوشبخت و خندون باشی انشاله
مامان شایان
25 آبان 91 10:34
مامان نسترن چه کاری بیشتر از بچه داری. آفرین که مامان با حوصله ای هستی و برای پسر گلت وقت می گذاری
مامان صدف
29 آبان 91 13:08
نسترن جون مرسی که به وبلاگ دخترم سر میزنی و نظر میزاری. من همیشه به وبلاگتون سر میزنم و وب زیباتونو میخونم ولی به خدا هر بار خواستم نظر بزارم ،کد امنیتی ظاهر نمیشد. ولی اینو بدون که همیشه به یادتون هستم.
مامان فاطمه
17 آذر 91 1:57
سلام آفرین به شما خیلی باحالی منم خیلی وقت میزارم و خودمو فراموش کردم نمیدونم کارم درسته یا نه؟ کتب و بازی های خلاق و زبان و...بازی و بازی خوشحال میشم با هم لینک باشیم گلم