آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

مامان درمونده

1390/5/9 17:48
نویسنده : مامان نسترن
1,109 بازدید
اشتراک گذاری

از صبح امروز تا الان که ساعت حدودا 5 بعد ازظهره. منو شما مدام با هم کلکل داشتیم.

نکن

بشین

دست نزن

تلویزون شکست

شیشه میز شکست

گوشی تلفنو بذار سرجاش

خلاصه که اونقدر کلافه شدم که اصلا حال خودمو نمی فهمم

اونقدر دگمه پاور تلویزونو زدی تا مجبور شدم از برق بکشم

رفتی سراغ دی وی دی

بعدشم دستگاه

خدای من

بشین یه لحظه پسرم

بهخدا دیگه نایی ندارم

دلم برات سوخت. یکمی مظلوم شدی. اومدم گرفتمت توی بغلم : آخه فرشته ناز من چرا اینقدر منو اذیت می کنی.

چرا اصلا به حرفام گوش نمیدی.

انگار یه لحظه یکی توی گوشم گفت توام مثلا مادری . اون بچه ست نمی فهمه . توکه می فهمی چرا وسایل خونتو جوری نمی چینی تا مجبور نشی واسه خاطرشون این طفلکو ناراحت کنی.

درسته نمیشه که هرشب و هرروز تو بری سراغ میز تلویزیونو من وبابایم مدام حرص بخوریم .

از جام بلند شدم

واسه هزارمین بار دکور خونه رو تغییر دادم.

اینبار نه بخاطر دل خودم . به خاطر شما عزیز دل.

آخی همه جا ایمن و مطمین شد.

هیچ جایی واسه خطر کردن نمونده.

حالا یه نفس راحت می کشم.

بازم خدایا شکرت

پسرم شرمنده م.

دوستت دارم

مامان درمونده از همه جا

 

قبل از تغییرات

بعد ازتغییرات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

نازنین نرگس نفس مامان
9 مرداد 90 17:51
سلام مامان درمونده به جمع ما مانهای درمونده خوش اومدیدمگه مامان غیر درمونده هم هست حق دارن این طفلی ها خوب زندگی ها پر خطر شده انقدر وسیله توی خونه زیاده و این بچه ها هم کنجکاو چی میشه کرد فضایی واسه بازی ندارن دیروز بعد از ظهر دختر من از مبل بالا رفته و داشت دست میزد به پریز برق که سریع رسیدم و از ترس داد زدم که طفلی انقدر گریه کرد تا خوابید ما گل میز جلوی مبلا رو هم برداشتیم اخه خیلی پرخطر بود در کل درکتون میکنم حق داره کنجکاوه دیگه خوب و بد رو هم نمیتونه تشخیص بدهراستی من که خودم اینها رو میدونم چرا توی کار خودم موندم وااااااااااااا
مامان اوانازنازی
10 مرداد 90 0:50
سلام دوست جون چطوری؟تغییر دکور مبارکه
گیلدا
10 مرداد 90 8:39
سلام نسترن جان.راستش دختر منم با اینکه دختره خیلی شیطونه مثل پسرها می مونه.ما باید حوصلمون زیاد باشه.یه دختر عمه دارم مشاور کودکه بهم می گه که به بچه نباید بگی این کار رو نکن این کارو بکن چون بدتر می کنه. باید براش توضیح بدی که به این دلیل این کار رو نباید انجام بدی. شاید اولش گوش نکنه ولی به مرور درست میشه.
عاطفه مامان آوا خانم ناز نازی
10 مرداد 90 9:52
ای ول چه فکری کردی. من هم از دست آوا مصیبت دارم . هی مبلا رو میگیره و بلند میشه. یه وقتایی داره چیزی می خوره و دستش کثیفه و همونجوری دست به مبلا میزنه . مجبور شدم به خاطرش روشون ملحفه بکشم. میز رو هم گذاشتم یه گوشه . خلاصه خونه شده عین مسجد . دیروز دیدم کنار بخاری نشسته و داره سعی میکنه شیلنگ گاز رو بجوه دسگه برو تا تهش...!
مامان ماهان عشق ماشین
10 مرداد 90 11:06
خدا گوید:تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من باز است، شروع کن! یک قدم با تو،تمام گامهای مانده اش با من..... التماس دعا
محمد گیان
10 مرداد 90 11:24
سلام خاله نسترن خاله چکارش داری دوست منو هی تو ذوقش میزنی بزار راحت باشه مثل خودم شما بگو یه چیز سالم تو این خونه از دست من مونده باشه
مامان محمدرضا
10 مرداد 90 11:55
آرین جون می بوسمت
مامان آرین
10 مرداد 90 12:39
عزیییییییییییییییییزم خودتو ناراحت نکن
خاله نسرین
10 مرداد 90 12:45
سلام خواهر جونی. دیروز که حسابی کلافه بودی و همه رو نگران کردی. یه شهر باید بسیج بشن و مدام یادآوری کنن که همه ی بچه ها بخصوص پسرها همینطور پر شر و شورن. طفلک من که موقع بزرگ کردن سپهر هیچکس دور و برم نبود تا اعصاب داغونمو آروم کنه. خیلی حساسیت بخرج نده . همه چی درست میشه. انشاالله
مرضیه
10 مرداد 90 16:05
پست جدید گذاشتم خوشحال میشم به ما سری بزنید
مامان ماهان
11 مرداد 90 9:43
تغییر دکوراسیون مبارکه ولی اینجوری هم بد نشده ها
مامان وانیا
13 مرداد 90 16:15
هههههههههههههه...خندیدم چون دکوراسیون خونه هامون شبیه هم شده شما هم به جمع مامان وروجکها خوش آمدی