دارو و کلنجار مامان و شما
پسر گلم
امروز صبح باید ساعت 7شربتتو می دادم.
اونقدر ناز خوابیده بودی که دلم نمیومد بیدارت کنم.
اما چاره نداشتم.
باید سر ساعت شربتتو بدم .تحمل کنی تا آخر هفته بیشتر ادامه نداره.اینشالاه زودی خوب میشی.
باهزار مکافات و جیغ و داد
شربتی رو که یه مقدار زیادشم در حین کلنجاری که باهم رفتیم
بیرون ریخت, خوردی و خواب ازسرت پرید.
اولین باری بود که می خواستم منم کنارت لالا کنم. اما شما دیگه اجیر شده بودی.
یکمی چرخیدی
و tvرو خامو ش روشن کردی .
خب خسته که شدی کم کم خوابت گرفت.
نیم ساعته رفتی لالا.
منم دیگه خوابم پریده بود. طبق معمول رفتم توی فکر ناهار امروز شما.
جدیدا گوشت سیخ کشیده رو دوست داری.
واست کباب دیگی گذاشتم با سیخ چوبی.قشنگ می گیری توی دستات و می کشی به دندون.
آفرین پسر خوب
آفرین چنگال به دست من
پسرک شیطون عاشق کلید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی