عید فطر و ماجراهاش

اینم از ماه رمضان امسال. چندروز مونده به شروع این ماه , خیلی جدی تصمیم گرفتم تغییرات زیادی رو توی خودم ایجاد کنم. اما خیلی شاید نتونستم موفق باشم.

چندروز قبل از زلزله آذربایجان, یه روز صبح متوجه صدای قران از توی کوچه شدم. پنجره رو که باز کردم, دیدم همسایه روبرویی فوت کرده و چندساعت بعد هم صدای لااله الله بلندشد وآمبولانس و....تابحال این صحنه رو اینقدر ازنزدیک ندیده بودم.

یکمی فکرم مشغول شد تا فردا بعدازظهر که خبر زلزله رو شنیدم و بعدم نشونه هایی دیگه از صحبتای یه گوینده تلویزیونی.

انگار به گفته پایلو کویلو خدا می خواست هرجوری بود منو متوجه خودم کنه که دنیا خیلی زود گذره و باید اگه می خوام بهتر زندگی کنم بجنبم.

خدای خوب همیشه اونوقتایی که باید کنارت باشه , خودشو می رسونه و تورو روی شونه هاش سوار می کنه.

پسر گلم : عید فطر امسال  هم اومد و تابستون هم داره تموم میشه.

دیشب پسر عمو فرشید واسه ادامه تحصیل رفت مالزی. وتورو ازصبح با این فکر سرگرم کردم که شب می خوایم بریم فرودگاه تا جیمبو ببینی.

شب که دیر وقت رسیدیم خونه. توی ماشین واسه اولین بار گفتی: مامان گرسنه ام. غذا می خوام.

چندسیخ کوبیده گرفتیمو اومدیم خونه.

اونقدر خوابت میومدکه همونجور دراز کش کباب رو گرفتی دستت و شروع کردی به خوردن.

تازگی یکمی منم منمت به اوج رسیده. با جیغ و داد می خواستی اب رو خوابیده توی لیوان بخوری. هرچی می گفتم نمی شه , میریزه, جیغات شدت می گرفت.

توی یه کتابی خوندم که دراین جور مواقع به گریه بچه نباید اهمیت داد, خودش بعد ازچند دقیقه آروم میشه.

همینجورم شد و یه 5دقیقه ای گریه کردی و بعد آروم شدی. دلت می خواست بیای کنارم بخوابی. دیگه طاقت نیاوردمو بغلت کردم. بهت گفتم که کارت اشتباه بود.

تله تکس رو که زدم خیلی جالب بود که راجع به همین رفتارت توضیح داده بود.

رفتارهایی با کودک نوپا:

زمانیکه جیغ و داد واسه رسیدن به خواسته ست بی تفاوت باشید و بی محلی کنید و یا اوراترک کنید.

فقط با گفتن آرام باش و هیچ گونه محلی به کودک , کودک از رفتارش دست میکشد و پس ازآرام شدن کودک صبر کنید و شروع کنید به برقراری ارتباط.

این شیوه تربیتی واقعا درباره شما که تازگی سعی داری هر کاری رو با جیغ و داد به عمل برسونی حسابی جواب داد. توی کتابم نوشته که ظرف چند هفته کودک این روش خودشو فراموش خواهد کرد.

انشالاه ماکه امیدواریم

افطاری آموزش وپرورش. آنا جون زحمت کشیدنو کارت دعوتشونو به منو بابایی دادن

گلبهار. قبل از افطار-کنار دریاچه

گلهار و پارک و بازی