آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

مقلد کوچک

1391/4/6 10:14
نویسنده : مامان نسترن
828 بازدید
اشتراک گذاری

هیچ وقت فکر نمی کردم دوسالگی ماآدمها اینقدر سرنوشت سازو حساس واسه آیندمون باشه.

هرروز که بیشتر می گذره و تسلطت به زبون شیرین مامانی زیادتر میشه , جمله ها و کلماتت هم وسیع ووسیعتر میشن.

اصلا واست فرقی نداره که کلمه یا جمله ای که میشنوی چه معنی داره ,فقط تکرار می کنی. حالا ممکنه خوب باشه یا .....

دلیل تاخیر اینبارمم همینه.

مقلد کوچک

تمام هم وغمم شده این. با یه مشاور صحبت کردمو گفتم که من و پدرش اصلا ازاین حرفا نمی زنیم .خیلی شسته ورفته جلوی پسرمون راه میریمو فکر می کنیمو حرف میزنیم.

اما پسر ما با اون گوشهای تیزو مغز متفکرش همه چی رو می گیره و با یه فیلترشکن قوی همه رو بیرون می فرسته.

مشاور خیلی کمکم کرد . راهنماییم کردکه: سن پسر شما سنه لجبازی و من من کردنو تقلید از اطرافیانه.

تا میتونی برنامه های تلویزیون رو محدود کن. هر وقتی که کلمه ای نامربوط رو (بوغغغغغغغغغغ) رو تکرار کرد خودتونو شوکه نشون ندیدو با خونسردی هواسشو پرت کنید. بذارید بدونه که شما روی کلماتش حساس نیستید.

ودرآخر بهم تبریک گفت که پسر خیلی خیلی باهوشی دارین که توی این سن کاملا مسلط و تیزهوشه.

خیالم راحتتر شد. درطول روز سرتو با توپ بازی و ماشین بازی و گاهیم شبکه هدهد فارسی که به تموم برنامه هاش اعتماد دارمو توام عاشق این شبکه ای , گرم می کنم.

تقریبا روز درمیون میریم بیرون دور زدن. واست کتاب می خونم. لگو بازی و تاب بازی می کنیم.

اما باهمه این اوصاف نمی دونم چرا بازم دلم برات میسوزه. حس می کنم  تنوع بیشتر ی لازم داری

نمی دونی چه جیغای بنفشی می کشی چه خوشحال باشی چه عصبانی.واسم پرده گوشی نذاشتی.

دنبال توپت که توی خونه می کنی , منم به بازی می گیری.

واقعا دلم برات می گیره که بایه خونه 80 متری و همسایه های بالا و پایین. جایی واسه بچگی کردن نمیمونه.

واسه همین باهمه خستگیمو کارای روی هم تلمبارشده لباس می پوشیمو میریم توی پارکینگ دوچرخه بازی و ماشین بازی.

دیشب با بابایی که صحبت می کردیم . اونم مثل من تحت تاثیر حرفای خانوم مشاور قرار گرفته بود که باید تموم سعیمون رو بکنیم که استعدادهای شما رو هدر ندیمو در راه مفیدش استفاده کنیم.

نمی دونم شهرمون مشهد مرکزی واسه استعدادیابی داره یا مثلا جایی که بشه با چندتا تست و ازمون شما رو توی این سن درک کرد.از امروز دارم روی این موضوع کار می کنم.

خب پسر گلم به امید روزی که ببینم کوچولوی من تموم راه های زندگیش رو درست رفته .

به امید اون روزیکه وقتی ازت پرسیدن از جایکه الان ایستادی راضی هستی؟ وتوام با افتخار جواب بدی : آره.این دقیقا همون چیزیه که همیشه توی فکرش بودم.

حالا مامان باید بره دنبال تحقیقات میدانی و خیابانی و درو همسایگی واسه پیدا کردن یه مرکز مطمین استعدادیابی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان نیایش
6 تیر 91 10:13
عزیزم پسر کوچولوی با هوشت اقتضای سنش رو انجام میده نگران نباش واقعا دو سالگی سن خاصی هست و تاثیر پذیری بچه ها از اطراف بی نهایت کتاب کلید های رفتاری با بچه دوساله رو اگه خواستی بگیر جالبه بد نیست راستی پیش چه مشاوری رفتی منم می خواستم یه بار برم ان شا الله که همیشه موفق باشی راستی عزیزم کلوپ پاندا هم بلوار وکیل آباد نبش صیاد شیرازی 18 هستش ولی این جشنواره اش توی فضای باز بود و داخلش جور دیگه هست مثل یه مهد کودک خیلی خوبه به شرطی که خیلی شلوغ نباشه مثلا تو طول هفته خیلی بهتره
الهه مامان یسنا
12 تیر 91 14:53
دقیقا حس و حالت رو درک میکنم. یسنا هم کارهایی میکنه که من توش میمونم. خدا کمکمون کنه
مامان ماهان
18 تیر 91 16:50
قربون این مقلدهای کوچولو