آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

مامان دوستت دارم

1390/11/30 15:55
نویسنده : مامان نسترن
983 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح با وجود کلی بارندگی که بی حدو حساب بود, یهویی با دوست جونم به سرمون زد پیاده بریم خرید.

ازخونه که زدیم بیرون تازه متوجه بارون شدم. خواستم برگردم , زنگم زدم به دوست جونی اما جواب نداد. مجبور شدیم دوتایی تلک و تلک راه افتادیم.

یه اتفاق بدی که افتاد امروز این بود که جنابعالی طبق معمول شیشه شیرتون که میل کردین اونم نصفه با کلی نباتو تشکیلات , مجبور شدم شیشه رو بذارم توی کیفم. اما از بخت بد تموم شیرا ریخت توی کیفمو گوشی عزیزمو داغون کرد. الان فقط یه صفحه سفیده. مجبور شدم گذاشتمش توی ظرف برنج.

راستش دیروز یکی از هنرامو رو کردم. بلاخره طلسمو شکستمو امتحانی شکلات نارگیلی که دستورشو از مامی سایت گرفته بودم درست کردم. خیلی ذوق کرده بودم کلی عکس ازش گرفتم تا واست بذارم. دیشب واسه خاله جون که بردیم تعریف کردن.

اما می خوام گریه کنم, گوشیییییییم

حتما سوخته

من عکس می خوام

گل پسری حالا چیکار کنم

 

آهان درضمن یه اتفاق خوشگلم اول صبحی پیش اومد

پسر ناز نازی من

ملوس من

وروجک من

امروز صبح که می خواستم واست قلقلی بیارم اومدی توی آشپزخونه چسبیدی به پاهام.

می دونی چی گفتی:

گفتی:        دوشت دارم     مامان من

وااااااااااااااااااااااااااااااای

اصلا بی خیال گوشی فدای سرت

عزیزم به من گفت دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نیایش
30 بهمن 90 16:28
ما شا الله به این بلبل زبون چه جمله ی قشنگی گفتی دل مامانی رو بردی ایشالا سالم باشی همیشه
مامان حسین
30 بهمن 90 21:16
سلام خانومی چطوری گلم ارین جون چطوره؟؟؟ حسابی با شیرین زبونیهاش سر مامانش شیره میماله. راستی خانومی من که خیلی از این هنرای شیرینی پزی ندارم.خیلی دوست دارم ولی نمیدونم چرا هیچ وقت نمیشه. حالا شما اگه درست کردی دستورش را هم بذار شاید سبب خیر شد منم یه تکونی به خودم دادم.
مامان لیلا
2 اسفند 90 6:32
سلام.افرین به این پسر خوب که دل مامانشو شاد میکنه.خیلی خوبه که خودتون شیرینی درست کنین منم خیلی دوست دارم اینکارو بکنم ولی فرصتش پیش نمیاد انشاالله شما موفق باشید و حتما خبراشو بزارین .راستی خیلی حیف شد که از امیر علی و دینا عکسی ندارم دوست داشتم تو پست دوستانش بزارم .امیرعلی نانازو ببوس
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
2 اسفند 90 8:49
خاله الهی قربونت بشه.سر صبحی اشکمو در آوردی
محمد گیان
2 اسفند 90 10:17
سلام خانومی خوبی آرین گل چطوره خوبه از طرف من ببوسسسسسسسسسسسسسسش خاله من آماده ام شما بفرمایید چکار کنیم
مامان محمدجان
2 اسفند 90 23:41
افرین مامان فعال و هنرمند وای چه لذتی داره شنیدن این جمله فدای دل مهربونت عزیزخاله
مامان ماهان
4 اسفند 90 7:52
ای جووووووووووووووونم چه شیرین زبونی نازززززززززززززززززززززززی من که ضعف کردم حالا ببین مامانت چیکار کرده بوووووووووووووووووس بابا کدبانو
مامان ماهان
4 اسفند 90 7:53
عزیزم راجب به اون موضوع دارم فکر میکنم ایده های خوبی اگه پیدا کردم بهت پیشنهاد میدم در ضمن ممنونم که منو در جریان گذاشتی
مامان ملی
4 اسفند 90 12:05
وای یه دنیا میارزه این شیرین زبونیا. خستگی ادم در میره بخدا
مامان ملی
4 اسفند 90 12:14
دوست جونی من برای سینی چایی تو یه استکان یا گلدون کوچولو چند تا شاخه گل ظریف توش میذارم کنار قندون .قشنگ میشه
مامان امیر علی
7 اسفند 90 22:34
سلام عزیزین با سه ÷ست جدید در خدمت شما هستیم و زحمتی هم براتون داشتیم می شه بیاین وبلاک امیر علی ؟؟؟//
sara
9 اسفند 90 18:26
سلااااام خوبید؟ما تقریبا یه تازه واردیم که دوست داریم اینجا دوست پیدا کنیم با اجازتون لینکتون میکنم امیدوارم بتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم