آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

دلیل غیبتم

1390/11/13 12:42
نویسنده : مامان نسترن
707 بازدید
اشتراک گذاری

غیبتی داشتم از نوع کبرا. خودم می دونم.

پسرم می تونم باهت راحت باشم؟ دلگیر نمیشی ازم گلم؟

راستش خیلی وقتا میشه که به خودم می گم , مادر شدن چقدر سخته, خیلی باید آسمونی باشی تا بتونی دست بکشی از تموم خواسته های خودت و زندگیتو بریزی به پای مهربون پسرت.

هر وقت که خیلی اذیتم می کنی عزیزکم , دلم میگیره ,

دلم یه لحظه فقط یه لحظه وقت می خواد واسه خودش.

دوست دارم یه ثانیه حداقل بتونم واسه خودم وقت بذارم.

نه اینکه فکر کنی مثلا واسه خرید کردنو مهمونی رفتن.

نه گل مامان من اونوقتا که شمام نبودی خیلی اهل اینجور کارا نبودم. دلم می خواد ساده بگم یه ساعت با آرامش استراحت کنم.دلم میخواد وقتی چشای نازتو میبندی بتونم با خیالی راحت یه کتاب بگیرم دستم مطالعه کنم. نقاشی بگشم , تار بزنم .......خلاصه زندگی کنم.

ای وای پسر مامان دلگیر شدی ازم؟ الانم دارم زندگی می کنم. اما با اجازت می خوام یکمی هم واسه خودم وقت بذارم.

من کار کردنو بعد ازدواج بوسیدمو کنار گذاشتم. اما الان خیلی دلم تنگ شده . حس می کنم تمام وقتم شده اینکه چی بپزم که شما بخوری , بابایی واسش چیکار کنم که تنوع داشته باشم. چی کار کنم عزیز خونواده شوهر بشم.

من عاشقتم دوستت دارم. اما اول باید خودمو دوست داشته باشم تا بتونم تورو بپرستم.

حالا دلیل تاخیرمو فهمیدی عزیزم.

باهوشم

گلم

قربون حرف زدنت بشم که خیلی راه افتادی

الان کنار صندلیم وایستادی و غر میزنی که بغلم کن. کام کام بازی کنم.

 

 

 گل پسر عاشق نقاشی کردنه. الان فقط دایره های تو درتو میکشی.

 کلوپ پاندا

مخصوص بازی کردن بچه های همسنت. یه محیط سرپوشیده با مربیهای مهربونش

 

 کلوپ پاندا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان مانی جون
13 بهمن 90 12:45
آی که گفتی منم دلم واسهءخودم تنگ شده اصلا خودمو فراموش کردم اما به نظر من اگه یه نفر باشه که درکمون کنه و کمکمون کنه میتونیم حداقل ماهی یه بار یه نگاهی هم به خودمون بندازیم
نوشين
14 بهمن 90 3:17
عشقولانه ي خاله دعا كن زودتر كار پايان نامم تموم شه... ميام مي برمت كلوپ پاندا... تهنايي.. منو تو...البته اگه مامان جون بذاره
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
15 بهمن 90 8:04
سلام خاله نسترن همیشه ناامید.!!!!!!!! ناراحت نشی ها درکت میکنم خواهری.منم بیشتر وقتها اینجوریم.اما چند روز پیش از وبلاگ مامان کوثر جون کلید های موفقیت رو خوندم خیلی عالی بود.حتمن بخونشون آروم میشی. امیرم قربونت بشم خاله چه میز کامپیوتر و کامپیوتر ی داری!!!!!!!!!!!
معصومه مامان سهند
15 بهمن 90 13:50
میدونم چی میگی عزیزم همه ما به یه نوعی درگیر این مسائل هستیم، من همه کارهام رو و مخصوصا درس خوندم رو گذاشتم که سهند یه مقدار بزرگتر بشه خدا کنه که این فرصت رو پیدا کنیم
مامان ماهان
16 بهمن 90 11:55
درکت میکنم عزیزم همه گاهی درگیر این مسائل میشیم برات آرزوی موفقیت میکنم عزیزم واااااااااااااااااااای امیر علی جونم چه جای خوبی رفتی معلومه حسابی بهت خوش گذشته