بدون عنوان
دیروز مردم وزنده شدم تا تو بلاخره میلت به غذا کشید.
با وجود اینهمه پیپی ترسم این بود که نکنه آب بدنت کم بشه.
قربونت بشم یه بسته پوشک و یه روزه تموم کردی.
انگاری هوای مشهدم شده عینهو تهران. وضعیت اضطراریه. آلودگی هوا و گردو خاک.
همینا دست به دست هم دادن تا تورو مریض کنن.
همش دعا دعا می کنم زودتر خوب شی.
تا می تونم آب و دوغ بهت می دم.ors رو لبت که می خوره به مزش دیگه نمی خوری.
حالا که اوفی شدی می گم اگه خوب خوب بشی دیگه کاری به کارت ندارم. شیطونیکن. تا دلت می خواد خونه رو بریز بهم.
کامپیوتروtvرو اونقدر روشن خاموش کن تا بسوزه.
آب که خوردی اشکالی نداره , لیوانشو چپه کن روی فرش.
برو سراغ سبد سیب زمینی پیاز همشونو ولو کن روی زمین. اصلا ناراحت نمیشم که کف آشپزخونه کثیف میشه.
کلیدای کمدو بردار و ببرشون یه جایی چالش کن , اصلا دلخور نمیشم که نمی تونم در کمد رو بازکنم.
حتی الان که شارژر گوشیمو قورت دادیو پیداش نمی کنم دعوات نمی کنم. مهم نیست مثل خود گوشیم انوقدر می گردم تا پیداش کنم.
آخی گل پسرم
تو خوب شو . مامان قول میده بی خیال ترین و صبورترین مامان دنیا بشه.