بدون عنوان
طفلک من اگه بخوام روند غذاخوردن تو رو روی نمودار بکشم , می دونی نمودارش چه شکلی میشه؟
میشه عینهو کوه های هزار مسجد.
برو بالا
بیا پایین
منکه دیگه کم آوردم
چشامو که بازمی کنم می گم خوب امروز چی درست کنم بدم این پسمل بخوره نیرو بگیره..........
یکم می گذره می گم : ای بابا این آقا کوچولو که منو گذاشته سرکار. چیزی لب نمی زنه.
ماشالاه یه روز نمی دونم چطور سیرت کنم
یه روزم که باقاشق دنبال سرت می کنم(آره می دونم مامانی به زور نباید به بچه غذا داد)
جون مامان
جون مامان طفلکت
یه قاشق بخور
آخه چطور چیزی نمی خوری بازم انرژی واسه شیطونی داری , خدا داند وبس
ایکاش یکمی از این بی اشتهاییتو من داشتم
از مامان یاد بگیر ببین هرچی واسش بیارن نه نمی گه
ماشالاه
البته حق بهت می دم
دندون درآوردن توام داستانیه واسه خودش
انگاری قرار گذاشتن تا کامل یکدست نشن دست ازت برندارن
دندونای آسیابتو نیشات دارن همه باهم درمیان
که هم اشتهاتو برده
هم امان امان از این تند تند پی پی کردنت
روزی 6 یا 7 بار پوشک خیس می کنی
دیروز تا ظهر مشکلی نداشتی
اما عصری که اومدم پوشکتو عوض کنم
دیدم وای
پاهات بدجوری قرمز شدن
توام شروع کردی به جیغ وداد
خوب شد خونه آنا جون بودم
گفتن بازت بذارم
اومدیم خونه شب موقع خواب پوشکت نکردم و تاصبح با شورت راحت خوابیدی
دورت بگردم
دلم واست میسوزه
توی این هوای گرم باید یه لاستیک به این هوا رو هم باخودت بگردونی
صبح بیدارشدی دیدم خشکی خبری از .......... نیست
الانه لگنت رو آوردم امتحانی نشستی روش.
شنیدم باید کم کم آموزشا رو شروع کنم
یکمی نشستی و کیف کردی
بعدشم دوباره شورت پات کردم و رفتیم لالای ظهرانه.
یکی دوبار ازصبح پی پی کردی.
اما دلم نیومد پوشکت کنم.
خداروشکر کار بدیم نکردی.
قربونت بشم
یکمی بازی کردی و چند قاشق عدس پلو با گوشت وماست خوردی منم آروم شدم.