آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

یک یادداشت محرمانه

1390/1/27 11:02
نویسنده : مامان نسترن
1,248 بازدید
اشتراک گذاری

 

آقای خونه

سلام

می خواستم بگم با همه اینکه :

بازم جمعه دیگه گذشتو پرده کنده شده توسط پسری رو نصب نکردی

باهمه اینکه:

آشغالها جاموندن  توی سطل آشغال

باهمه اینکه:

کفشای پسری رو باخودت بردی و توی ماشین جامونده و منو پسری رو محروم کردی از پیاده روی

باهمه اینکه:

صبح اومدی  حوله حمومتو از توی کمد برداری و پسری رو بیدار کردی وتاساعت 8گوگولی مگولییه( به زبون بابا شاه) رو بیدار نگه داشتی

دوستت دارم

خیلی زیاد

 

چرا؟

چون باهمه این ها,

اولا همسری عزیزم , رختخوابهاشو همیشه مرتب می کنه و بعد تشریف میبره

دوما: رعایت حالمو می کنه و خودش ساکشو آماده می کنه

سوما: وقتی میرسه شرکت , اولین کاری که میکنه به من تلفن می زنه و احوال می پرسه

چهارما: که از همه مهمتره: یه خانوم همیشه خسته و بداخلاقشو تحمل می کنه و وقتی شب میاد خونه اصلا یادش نیست من چیکارا کردم

پس چطوری دوستت نداشته باشم

 

 

پسری مامان

صبحت بخیر عزیزم

 

باهمه شب بیدریها و نق نق کردنای روزانه و شلوغ کاریا که یه جورایی شیرین کاریه

 

دوستت دارم

تو بهونه منی

تو گل سرسبدی

 

 

این ترانه رو که خیلی دوست دارم تقدیم به پدر وپسر عزیز:

 

من فقط عاشق اینم

که عمری از خدا بگیرم

اونقدر زنده بمونم

که به جای شما بمیرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

محمد گیان
27 فروردین 90 11:09
سلام قالب جدید مبارکه آرین جان خوبه
رز
27 فروردین 90 11:49
چه قالب زیبایی چه حس قشنگی به ما هم سر بزن


رز عزیزم وبلاگت رو نمی تونم باز کنم چند دفعه سرزدم اما نشد.آدرستو دقیق می نویسی
مامان حسین
27 فروردین 90 13:21
نسترن جون خیلی باحال می نویسی
هر دفه میام تو وبلاگت کلی می خندم.


سلام عزیزم. لطف داری. خیلی وقته می خوام بیام وبلاگت. اما اصلا باز نمیشه. چرا؟
مامان فرشته
27 فروردین 90 15:23
سلامممممم عزیز دلمممممم ان شاا... که سایه بابای مهربون همیشه بالا سرتون باشه خیلی خوشحال می شم وقتی می شنوم دوتا مامان و بابای عاشق کنار هم این همه خوشبختن الهی هزاران مرتبه شکر خوشبختیتون پایدار باشه گلم آرین جونم عزیز خاله از این همه عشق تو خانواده ات نهایت لذت رو ببر گلم می بوسمتون
مامان فرشته
27 فروردین 90 15:24
راستی قالب خونه جدید مبارکههههههه
ماری مامان ماندانا
27 فروردین 90 16:37
سلام نسترن جون. خیلی خوشگل می نویسی. راستی این مرد کوچک اسمش امیر علی هست یا ارین؟ ببوسش
مامان آنیسا
27 فروردین 90 18:01
سلام سال نو مبارک مطالبت خیلی زیباست .خسته نباشی وموفق باشی آرین جونو حتما ببووووووووووس
دوفرشته آسمانی
27 فروردین 90 19:39
سلام ممنونیم خاله شماهم زحمت کشیدید وبه وبلاگ ما اومدید راستی عوض ما پسرناز تون رو ببوسید راستی هرچی گشتیم نخوندیم اسم پسرگلتون چیه باز هم به ما سربزنید
محمدمعین
27 فروردین 90 23:56
سلام خاله نسترن شعر خوبی نوشتید برای پدر و پسر ، ولی نبینم دیگه حرف از نوشتن بنویسید اگه اینطوری باشه : دیگه از غرور این خاک چی می مونه چی مونه واسه بچه های مشهد چه کسی قصه می خونه از دور می بوسمتون
مامان ماهان
28 فروردین 90 0:09
سلا قالب جدید مبارکه عزیزم خیلی خوشگله مطالبت خیلی خوبه بوووووووووووووووس
سارا
28 فروردین 90 9:55
سلام نسترن جونم قالب وبلاگت خیلی خوشگله متنت هم خیلی خیلی قشنگ بود امیدوارم همیشه کنار هم شاد و سلامت باشی گل پسرتم ببوسسسسسسس
baba
28 فروردین 90 13:12
به یه بنده خدامیگن از زنت راضی هستی/ میگه اره/میگن چرا/ میگه/ چون تو شستن ظرفها بهم کمک میکنه به بنده خداميگن شما پسرت رو بيشتر دوست داری يا چلو کباب رو؟ بنده خداميگه : بابا تو رو به خدا ما رو سر دو راهی قرار ندين !!!!