دیگه سوپ دوست نداری؟
دیشب فهمیدم سوپی که همیشه با میل می خوردی واست تکراری شده. می دونی چرا عزیزکم؟ آخه از ظهر هیچی نخورده بودی. اما زمانیکه آن سر سفره شام نشسته بودی بغل آنا جونو با اشتها سوپ می خوردی و اگه یکمی دیرتر قاشق بعدی می رسید صدات در میومد. فهمیدم سوپ هرروز خودت تکراری شده. دست آنا جون درد نکنه سوپ قارچ وشیرش حرف نداشت. دستورشو می گیرم تا واست بپزم گل مامان.
نویسنده :
مامان نسترن
8:53