آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

یه حرف خوب

به عنوان مادر وظیفه ام این است که مراقب موارد احتمالی باشم ودر مواردی که کنترل آن از عهده ام خارج است                                                   به خدا توکل کنم. راس بل گراهام   ...
6 بهمن 1389

مامان همبازیام کیا بودن؟

پسرکم خونگرمی. ماشالاه باهمه با روی باز استقبال می کنی. پسرخاله سپهر که ۱۲سالشه رو خیلی دوست داری. اونم خیلی خوب باتو بازی می کنه. وقتی میاد طرفت . تو ذوق می کنی و دستاتو به طرفش دراز می کنی تا بغلت کنه. پسر مهربون و خوبیه. خواهرکوچولوش صدفی یه ماهی ازتو کوچیکتره. در کل مامانی همه دوستت دارنو توهم غریبگی نمی کنی   ...
6 بهمن 1389

آفرین پسرم نفرسوم مسابقه شدی

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا شاه پسره ماشالاه گل پسره ماشالاه مامان آرزو داره یه روز ببینه تو واسه خودت کسی شدی. درس خوندی. المپیاد علمی نفر اول شدی. قربونت بشم یعنی می شه اون روزیو ببینم که مسابقات علمی رتبه اوردی. بیام استقبالت یه دسته گل بزرگ بندازم گردنت. خدایا این پسر امانته. یعنی می شه ............ مامانو سربلند کن پسرم. باهمه این حرفا اول دوست دارم اخلاقت ۲۰ باشه . همه دوستت داشته باشن. اگه یه زمانی اینشالاه به جایی رسیدی یه وقت پسرکم مغرور نشی ها. پرفسور محمود حسابی- دکتر محمد قریب- پرفسور سمیعی بزرگترین جراح مغز واعصاب همه این آدمای بزرگ از هیچ به همه چیز رسیدن. پسرکم برو دنبال ...
6 بهمن 1389

مامان خیلی کمرش درد می کنه وااای

الان چند روزیه که اصلا دلت نمی خواد بشینی روی زمین. دایم دلت می خواد دستاتو بگیرم دور اتاق راه بری. کمر مامانی درد گرفته پسرم. تا می خوام بنشونمت جیغ می زنی.۴دست وپاهم که نمی ری. انگاری توی رورورکم دلت می گیره. فرشته من مامان خسته می شه. مامانو دوست نداری
6 بهمن 1389

دو تا غذای خوشمزه واسه پسر خونه

پسرکم خیلی بد غذاشدی. اوایل اونقدر خوشحال بودم که همه چی دوست داری.اما حالا.........   تصمیم گرفتم واست تنوع بدم. سوپ کمتر پلو بیشتر. ۱- عدس پلو با گوشت: عدسو از شب قبل خیس کردم. صبح ریختمش توی قابلمه و برنج نیمه و گوشت چرخ کرده رو هم باهم ریختم. گذاشتم خوب له بشه. واست برنج نیمه بابایی گرفته چون له میشه وراحتتر می خوری. عدس پلو رو دو روز پیش بهت دادم با ماست خوردی. خیلی خوشت اومد. نوش جونت پسرم ۲- هویج پلو: برنج و هویج رنده شده و آب قلمی رو که واست بسته بسته کردم گذاشتم توی فریزر ریختم توی قابلمه بایکمی آب گذاشتم پخته شد. اینم دوستش داشتی. نوش جونت ...
6 بهمن 1389

هدیه خاله نوشین واسه تولدت

خیلی فکر کردم اتاقتو کاغذ دیواری کنم یا نقاشی. می خواستم یه کار جدیدی باشه از خاله جون خواستم بیاد اتاقتو نقاشی کنه. اونم قبول کرد و یه هفته کامل هرروز اومد خونمون. طفلکی خیلی خسته شد. ودر آخرم غافلگیرم کرد و گفت اینم هدیه تولد پسری. دستت درد نکنه خاله جون ...
6 بهمن 1389

آرین جون ودخترخاله صدف

پسرکم حدودا ۴۰روزه بودیکه خاله جونم توی یه روزقشنگ بهاری یعنی ۲۸فروردین ۸۹ رفت همون بیمارستانیکه تو بدنیا اومدی. خوشحالم که بزرگتر که شدی یه همبازی خوب داری وتنها نیستی. البته انگاری پاقدم خوبی داشتی .آخه بعد تو کلی از دخترای فامیلم نی نی دارشدن. به قول بزرگترا درآینده اینشالاه کلی عروسی پشت سرهم داریم              هورااااااااااااااااااااااااااا اما یه حرفیکه همه می زنن راجع به توودخترخاله اینه که می گن نکنه این دوتا وقتی میان خونه بابابزرگی دعواشون بشه.آخه هردوتاتونودوست دارن. الانه یکمی به هم حسادت می کنین. دیروز خونه پدرجون که بودیم آنا جون یکیتونو که بغل می کرد اونیک...
6 بهمن 1389

تاتی تاتی چه حسی داره کوچولو؟

فرشته مامان دیروز تونستی بدون کمک چند قدم راه بری. اونقدر ذوق کرده بودی که اصلا دلت نمی خواست.یه جا بشینی و دستاتو به من تکیه می کردی و بلند می شدی. اصلا چهار دست وپا نرفتی. همه می گفتن  یهویی راه میافتی. آفرین پسر مامان. بیا بیا . ....   تاتی تاتی     ۱۰ ماه وچند روزت که شد تونستی بدون کمک بایستی ...
6 بهمن 1389