لالا کن پسرکم
چقدر اون روزای اول واسم سخت بود بیدار خوابیا. اما سختی که شیرینم بود گلم. شبا خیلی بیدار می شدی بااین حال می گفتم صبح حتما دیرتر بیدار میشه. اما...... صبح راس ۷ بیدار بودی. انگاری به خودت قول داده بودی تا بابایی رو راهی نکردی لالا نکنی. خیلی سردرگم بودم. نمی دونستم چطور واسه کارام برنامه ریزی کنم. تا می خوابیدی می پریدم این ور وانور.آه خدایابه کدوم کار عقب افتادم برسم. غذا بپزم.خونه رو مرتب کنم. فرشته مامان. تو خیلی ماه بودی. پسرخاله سپهر که خیلی دوسش داری یادمه قدتو بود دایم درهرحال گریه بود. همه رو کلافه می کرد. آنا جون می گن: آرین فرشته س. دوستت دارم گلم حالا خیلی خوابت بهتر شده . صبا تا ۹ می خوابی. شبام سر ساعت ۹ ...
نویسنده :
مامان نسترن
8:16