آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

لالا کن پسرکم

چقدر اون روزای اول واسم سخت بود بیدار خوابیا. اما سختی که شیرینم بود گلم. شبا خیلی بیدار می شدی بااین حال می گفتم صبح حتما دیرتر بیدار میشه. اما...... صبح راس ۷ بیدار بودی. انگاری به خودت قول داده بودی تا بابایی رو راهی نکردی لالا نکنی. خیلی سردرگم بودم. نمی دونستم چطور واسه کارام برنامه ریزی کنم. تا می خوابیدی می پریدم این ور وانور.آه خدایابه کدوم کار عقب افتادم برسم. غذا بپزم.خونه رو مرتب کنم. فرشته مامان. تو خیلی ماه بودی. پسرخاله سپهر که خیلی دوسش داری یادمه قدتو بود دایم درهرحال گریه بود. همه رو کلافه می کرد. آنا جون می گن: آرین فرشته س. دوستت دارم گلم   حالا خیلی خوابت بهتر شده . صبا تا ۹ می خوابی. شبام سر ساعت ۹ ...
2 بهمن 1389

خوش اومدی فرشته من, آسمونی بمون

پسر مامان ۱۰ ماهی میشه که از خونه آسمونیت به زمین اومدی. اونوقتا که توی دل مامان بودی. یادته همیشه واست از زیبایی زمین می گفتم. نمی خواستم بترسونمت . قلب کوچیکت طاقت نداره. خواستم راحت تر از آسمون دل بکنی. خوش اومدی عزیزم مامان همیشه مراقبته. به مامان قول بده .هیچ وقت هیچ وقت فراموش نکنی آسمون رو. فرشته های شیطون خونه آسمونیتو که همبازیت بودن. گریه نکن عزیزم اینجام اونقدرام که می گن بد نیست. خوب باشی باهت خوبن. همیشه یادت باشه یه جایی یه جوری یه کسی هست که هواتو داره. یادته عزیزم وقتی داشتن واسه اومدنت به اینجا فرشته ها آماده ت می کردن تو گریه می کردی. به خدا گفتی مگه من چیکار ...
2 بهمن 1389

خوش اخلاق بمون مامانی

گل پسر مامان: روزیکه واسه اولین بار توی بیمارستان دیدمت.آهسته چشاتو بازکردی یه نگاهی دور وبرت انداختی و آرومچشاتو گذاشتی روی هم. یادته پسرکم خیلی اتاق شلوغ بود . خاله جونا آنا جون پدر جون.....اووه همه اومده بودن استقبالت. به همه با یه لبخند خوش اومد گفتی. همیشه از خدا می خوام تا من زنده ام تورو خندون وشاد بینم عزیزکم. نذار هیچ چیز وهیچ کسی چشای تورو بارونی کنه. همیشه بدون یه جایی یه جوری یه کسی هست که عاشق لبخند توست همه می گن پسر خوش اخلاقی هستی. روزا که حوصله م سر می رفت بغلت می کردم. یه کوله پر ازوسایلت روهم می نداختم پشتم می رفتیم خونه آنا جون. توی تاکسی که می شستیم تو به همه لبخند می زدی.یه جورایی همه رو شیفته خودت می کردی. ...
1 بهمن 1389

بدون عنوان

رفيق قلقلي من   اي توپ قلقلي بدو كوچولوي فسقلي بدو بپر بالا  بيا پايين برو تو هوا بخور زمين   توپ قشنگم مي دوني كه خيلي ناز و شيطوني؟ پر مي كشي توي هوا قل مي خوري روي زمين ميري بالا مياي پايين ديروز چه  شيطون شدي! روي درخت  پريدي همونجا پنهون شدي خواستم  تو رو بيارم روي زمين بذارم چشمم تو را خوب نمي ديد دستم  بهت نمي رسيد درخته  را تكون دادم تو افتادي روي زمين گرفتمت دو دستي رفيق من تو هستي ...
1 بهمن 1389

شروع 11ماهگی وشیرین کاریاش

تقریبا ۲هفته ای می شه که پاگذاشتی توی ۱۱ماهگی.امروز سرنماز که بودم دیدم آروم وبااحتیاط دستاتو از لبه رورورکت گرفتی و سعی می کنی روی پاهای کوچیکت بایستی. قربونت بشم یه چشت به من بود که ببینی مراقبتم یانه.آفرین عزیزکم درهمه کار احتیاط کن. عجله نداشته باش. دوروزه یه چند لحظه بدون کمک می ایستی. قبلا می ترسیدی وچشاتو محکم می بستی. اما حالا ترست ریخته قشنگم. نترس درهیچ کاری. تو فرشته ای فقط بالاتو موقع اومدن زمین  فرشته هاامانت نگه داشتن مامانم.                           آفرین پسرکم ...
29 دی 1389

وایییییییی طفلک من

آرین مامان منو ببخش. دیروز خونه آنا جون گذاشتمت روی فرش تا بشینی و با دختر خاله جون بازی کنی.  همه اطرافت بودیم اما عادت بزرگترا اینه که وقتی مشغول حرفای خودشون می شن از دوروبرشون غافلن. یهویی انگار خم شدی پستونکتو برداری باسر افتادی روی سرامیک. من جیغ زدم.آنا جون پرید بلندت کرد .قربون اشکات.همین جور گریه می کردی یهویی دیدم ازگوشه لبت خون میاد .ترسیدم خودموزدم .دستاتو بازکردی که بیای بغل من.گرفتمت رات بردم.اونقدر شوکه شده بودم که نگو. آروم شدی عزیزکم. همه خاله جونا پدرجون آناجونه همه ترسیدیم.ازهمه بیشتر دخترخاله صدف .همون لحظه که توجیغ زدی اونم جیغ زد پرید بغل مامانش. قربونت بشم مامانو ببخش. خداروشکر دندونات سالم بودن راحت...
29 دی 1389

طرز تهيه چند غذاي كمكي براي شيرخواران

۶ماهت که شد هیچ اطلاعی راجع به غذای کمکی نداشتم. فقط در حد مطالب پشت کارت بهداشتت.واسه همین رفتم ازنی نی سایت کلی واست غذا پیداکردم. عزیزکم تا ۸ ماهگی همه جور غذا می خوردی. اما حالا یکسر باید نگران غذا خوردنت باشم. اشتهات خیلی کم شده. دکترت می گه مشکلی نیست.۲قاشقم بخوره کافیه. به زور اگه به بچه غذا بدی بدخو می شه. می خوام واست طرز تهیه چند نوع غذا رو بذارم که از نی نی سایت گرفتم. اینشالاه درآینده به درد نی نی گل  خودت بخوره. فرني براي تهيه فرني از 2 روش زير مي توان استفاده كرد: روش اول: آرد برنج (يك قاشق مرباخوري سرصاف) شكر (نصف قاشق مرباخوري سرصاف) شير (ترجيحا شير مادر) (5 قاشق مربا خوري) آرد برنج ب...
29 دی 1389

روز اول

پسرکم خوابیدی گلم؟ مامان امروز مهمون داره. خاله جون و آنا جون میانت واسه ناهار. قول بده خوب باشی مثل همیشه. بذار مامان راحت کاراشو انجام بده. صبح که بابایی می رفت سر کار. اومد کنار تختت دید مثل فرشته ها آروم خوابیدی دلش نیومد ببوستت. منم گفتم توروخدا بیدارش نکن. دیشب چند مرتبه وسط شب بیدار شدی. بغلت کردم چند تا مک شیر خوردی دوباره خوابیدی. پسر مامان. نمی دونی اوایل که کوچولوتر بودی چقدر واسه مامان سخت بود تاصبح بالای سرت بیدار باشه تا تو بخوابی. آخه همش گرسنه بودی. خدا به آنا جون خیر . اونم از همون فرشته های مهربونیه که خدا واسه من فرستادش زمین. ۴۰روز اول زندگیت خونه آنا جون بودیم.تا من به شرایط جدید عادت کنم. قربونت بشم تو پسر خوبی بو...
25 دی 1389