پسرک شیطون وخونه شلوغ

عزیزکم کلی اسباب بازی داری توی اتاقت.اما همه اونا انگاری زود تکراری میشن واست.

تا دیروز دستمو می کشوندی که ببرمت پای کامپیوتر تا سی دی نوش جون کنی.

حالا امروز آشپزخونه دوست شدی.

عاشق ملاقه وقاشقی.درکابینت باز می کنی.

وااااااااااااااای خدای من شلوغ کاری شدی واسه خودت.

نشستی کف آشپزخونه تا می خوام بلندت کنم جیغ می زنی.

اوه اوه تلویزیونو نگو نپرس.یه جایی خوندم تلویزیون واسه بچه های زیر دوسال خیلی بده. جلوی خلاقیتو می گیره.

شلوغ کاریا که تمومی ندارن.همین دیروز با رورورک رفتی چسبیدی  به کمد تا درشو بازکنی دستت موند لای در. خودتم با رورورکت هی فشار می دادی دستتو.

آخ آخ گل مامانی اوفی شده .

وای یخچالو یادم رفت بغلت که می کنم تا بهت آبه بدم دست میندازی آویزون کشوی یخچال می شی. اصلا انگار کوک شدی. خودکار این کار رو می کنی.

تلفن اوه اونو که دیگه نگو.عاشق زنگ تلفنو موبایلی.آنا جون یه آهنگ ترکی توی گوشیش داره هروقت گوشی رو می بینی ناخودآگاه خودتو تکون می دی .نا نای نانای

شلوغ کاریم حدی داره گلم.

شوخی کردم فرشته مامان الهی ۱۰۰سال خوب زندگی کنی.تاباشه از این کارا. مامانم یه جورایی باید تحمل کنه.

به قول آناجون خودمن ۱۰۰درجه بدتر بودم.توکه دیگه گل پسری