معرفی کتاب

این مدت که خونه انا جون بودیم کلی وقت آزاد داشتم که تونستم با یه فکر راحت دوباره برم سراغ کتاب خوندن.

یه روز باهمدیگه رفتیم فروشگاهی که مرکز بازیهای فکری سنین مختلفه و خواستم واست سی دی آموزشی بگیرم. اونقدر قفسه هارو گشتم و این پا وان پا کردم تا بلاخره یه جعبه سی دی انتخاب کردم که روش نوشته بود کودک نابغه , مناسب سن 3تا دوسالگی.

خانومی که توی فروشگاه بود کلی ازش تعریف کرد که انگلیسی رو خوب آموزش میده. وقتی اومدم خونه و سی دی سه ماهکیشو گذاشتم دیدم همون بی بی انیشتنه . خوشحال شدم , چون خیلی وقت بود که دلم می خواست واست بخرمش.

اما

از نظر خودم و خاله جون نسرین اصلا جالب نبود. البته تصاویرش واست جلب توجه می کرد, اما لهجه کاملا غلیظ انکلیسیش منی رو که خیر سرم چند واحد زبان پاس کردم رو هم گیج کرده بود. اصلا کلمه رو که تکرار می کرد متوجه نمیشدم تالااقل برات تکرارش کنم.

خلاصه که خیلی حرص خوردم و آقای فروشنده رو نتونستم راضی کنم که سی دی رو پس بگیره تا بتونم درعوضش وسیله دیگه ای رو بردارم.

ناامید از فروشگاه اومدم بیرون . دیدم مغازه کناری فروشگاه کتابه. با خوشحالی و به رسم قدیما رفتم سراغ دوست قدیمیم کتاب.

نام کتاب:پرورش تریبت و مراقبت از کودکان ونوجوانان 2تا 5سالگی

نوشته: دکتر اذر_ دکتر ا ردلان و دکتر ساداتیان

کتاب خیلی جالبیه.

زیر مطالبش با مداد رنگی بازم به رسم قدیما خط کشیدم . حالا اگه دوست داشته باشی واست مینویسم:

البته یه چند خطی رو که واسم جالب بود:

زیر بنا وپایه های شخصیتی و احساسی افراد در همان سه سال اول تولد شکل میگیرد.

یکی از خصوصیات طبیعی تقریبا تمامی کودکان 2تا 3 ساله داشتن حس مالکیت مطلق نسبت به اشیا و وسایل خوداست ومعمولا مایل به شریک شدن انها با دیگران نیست.که اگر این خصوصیت را بدانیم دیگر تحت هیچ شرایطی از فرزندمان نخواهیم خواست تا اسباب بازی خودرا با کودکی دیگر شریک شود, بلکه ترتیبی اتخاذ خواهیم کرد که به مرور معنی و ارزش شراکت را دریابد.

(این قسمت رو که نوشتم کاملا با شما مطابق بود. ومنو وقتی کنار بچه های دیگه قرار می گرفتی و با جیغ و داد نمیذاشتی کسی به وسایلت دست بزنه خیلی ازار میداد.وقتی بچه ای از 2کیلومتریت رد میشه تو هرچی ماشین و وسیله ای که دوست داری اطرافته بغلت می کنی و پا میذاری به فرار)

تکامل کودک 2 ساله( 2 ماه دیگه جشن تولد 2 سالگیته)

 بنا به نوشته کتاب, کودک 2ساله یعنی کودکی که 2سال اول زندگیش گذشته است و وارد سومین سال زندگیش شده

این سن شروع استقلال فیزیکی و شکل گیری و پایه ریزی عزت نفس و اعتماد به نفس است.

در این سن با پیدایش مفهوم من حس اعتماد به خود ارزشمند بودن و توانمند بودن در کودک بارور میشودو هرنوع اشتباهی هر چند کوچک می تواند باعث واردشدن صدمه جدی به این ویژگی شخصیتی کودک(حرمت نفس ) شود که به سادگی قابل اصلاح نخواهد بود

( همون جور که که توی پست قبل گفتم جدیدا خودت تکرار می کنی : ماشینه منه, شیشه منه)

عزیزکم فعلا تا همینجا بسه. هر لحظه ممکنه بیدار شی . باید برم .

دنباله مطالب رو روزای دیگه مینویسم.

پسری دارم که ماهه

عزیز جون باباش

دوسش داره مامانش

چونکه زرنگ و داناست

ای ن چند تاعکس رو همین امروز صبح بابایی از محل کارش واست گذاشت.

دستت درد نکنه عزیزم

اینجا خونه اسباب بازیه که ساعتی بچه هارو نگه میدارن.آوردمت تا ترست از بچه ها بریزه. که متاسفانه اونجا هیچ بچه ای غیر از خودت اونروز به خاطر سردی هوا نبود. شمام اول که خانوم مربی اومد سمتت اونقدر جیغ زدی و از من جدا نمیشدی. اما درآخر به زور تونستم از اسباب بازیهاجدات کنم

شب یلدای امسال. خونه خاله جون من. که همزمان شده بود با ورود بعد از یکسال پسر خاله یاشا به ایران اونم با مدرک دکترای کامپیوتر.

الهی عزیزکم بتونم موفقیتای تورو ببینم

  زمانیکه بابایی رفته بود نمایشگاه تهران.من وشما چند روزی خونه آنا جون موندیم

اینجا الماس شرقه که با خاله جونا اومدیم خرید