آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

تیمارداری مادر و مادرشوهر داری من

1390/5/14 23:49
نویسنده : مامان نسترن
1,177 بازدید
اشتراک گذاری

واقعا که آدم از فردای خودش خبر نداره.

یه روز خوب وخوش وسلامتی , فرداش یهویی و بی خبر از همه چا میوفتی کنج خونه .

چند شب پیش مامان جون( مامان بابایی) یهویی حس می کنن ضعیف و بی حال شدن , عمو جون می رسوننشون درمونکاه اونجا می فهمن که مامان جون یه سکته مغزی رو رد کردن.

خدا خیلی بهشون رحم کرده.بازم خداروشکر که خونه تنها نبودن.

بابایی عاشق مامان جونه.

مامان جونو عمه رویا برد خونه خودشون. عمه رویا طفلکی نی نی توی دلشه. عمه جونای دیگه و عموجوناهرکدوم یه جور درگیرن.

تنها بابایی که خیلی مهربون و دلسوزه دلش نیومد مامان جونو تنها بذاره.

مامان جونو آوردیم خونه خودمون.

پسر گلم

عزیز مامان

نمی دونی بابایی چه پرستار مهربونیه. مثل پروانه دور مامان جون می گشتو مراقبش بود.

از خدا خواستم تو پسر گلم هم مثل بابایی مهربون باشی.

مامانی نکنه منو فراموش کنی.

دوستت دارم گلم.

اینم دلیل غیبت چند روزه من بود.

امشب بعد افطار مامان جون با اصرار زیاد رفتن خونه خودشون.

خداروشکر حالشون خیلی بهتر شده.

بازم آفرین به مامان جون که اونقدر خوب بوده که درعرض همین چند روز مریضی نوه ها و بچه هاش همه اومدن ملاقتش.(ا وجود اینکه هر کدوم از بچه ها یه بهونه واسه مریضداری داشتن)

خدایا از همه ما راضی باش به احترام شبهای عزیز این ماه

واقعا جالبه واسم پسرم

این همه با سختی بچه رو بزرگ می کنی وباتبش تب می کنی, اما وقتی مامان پیر و شکسته میشه طاقت ندارن بچه ها یه روز جبران مهربونیای مادرو بکنن

نمی دونی گلم این چند روز مامان جون چقدر بابایی رو دعا کرد.

دعای مادر بهترین توشه راهه آدمه.

نمی دونم چی بگم

واقعا    نمی دونم

همه فکر می کنن یه جعبه شیرینی دست گرفتنو و اومدن یه ساعته ملاقات یعنی صاف کردن تمام بدهاکاریات به مادره.

خوش به سعادت همسر مهربونم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان حسین
15 مرداد 90 0:05
سلام واقعا افرین به همسرت...همین دعای مادش برای یک عمر زندگیتون کافیه عزیزم.ایشالله ارین جون هم یه روز جبران میکنه اخه میگن از هر دست بدی از همون دست پس میگیری. راستی به وبلاگ صدف جون هم رفتم.
nafasemaman
15 مرداد 90 2:33
سلامت باشید ایشالاه که انقدر مهربونید افرین/ با دعای خیر مادر ادم گرفتار نمیشه
مامان آرین
15 مرداد 90 9:23
سلام نسترن جون خسته نباشی عزیزم. دوست مهربونم من آفرین رو به تو میگم که کاری که تو کردی بزرگتر از کار همسرته و نشون میده که بسیار دل بزرگ و مهربونی داری.خوش به سعادت آرین کوچولو که توی این خونه بزرگ میشه ...
سحر
15 مرداد 90 9:28
سلام نسترن جونم افتخار دادی بهت تبریک میگم بابت چنین همسری امیدوارم سایه همسرت از سرتون کم نشه و واقعا در این ماه عزیز هیچ دعایی بهتر از دعای مادر نیست
سارا
15 مرداد 90 9:48
راستی خانومی تونستی از اون پسر خوشگل یک عکس جدید بذار ببینمش
مامان رها
15 مرداد 90 12:25
سلام عزیزم نسترن جون خسته نباشی عزیزم همسرت میبینی تو مهربونی میتونه مادرشو بیاره خونتون والا مرد هرچی هم مهربون باشه زن خونه استقبال نکنه نمیتونه کاری بکنه آرین جون شما باید با این پدرو مادر افتخار بکنی
مامان شازده کوچولو
15 مرداد 90 15:09
مامان پارسا جون
15 مرداد 90 15:41
سلام نسترن جون خدا رو شکر که حال مادر شوهرت بهتر شده. واقعا آفرین به تو و شوهر مهربونت.توی این دوره و زمونه عروسهایی مثل تو به خدا خیلی کم پیدا میشه.خدا کارتون رو بی جواب نمیذاره
مامان ماهان
15 مرداد 90 22:23
خدارو شکر که حال مادر شوهرت خوب شده چه همسر مهربونی داری خسته نباشید
مامان نازنين
16 مرداد 90 1:58
سلام دوست جون افرين اول به تو عروس خوب و بعد به شوهرت خوش به سعادتتون
مامان ماهان عشق ماشین
17 مرداد 90 11:22
سلام نسترن جون خدا رو شکر که حال مادر شوهرت بهتر شده. واقعا آفرین به تو و شوهر مهربونت.
بابای زهرا کوچولو
17 مرداد 90 14:39
سلام.ای ول به بابای مهربون و وظیفه شناس.فقط یکدونه از دعاها برای همه شما بسه که تا اخر عمر خوشبخت و سالم باشید.فعلا همه همینجورن قربون خدا برم تو هر خانواده یه فردین {از دید دیگران....}پیدا میشه.