آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 20 روز سن داره

مامان از کودکی هام بگو

یلدای سفید

1392/9/29 22:03
نویسنده : مامان نسترن
1,275 بازدید
اشتراک گذاری

بعد کلی این ورو اونور کردن روزها و تاریخ بلاخره تصمیم به این شد که امشب همه خونه مامانم (آنا جون) جمع بشیم.

یلدارو با میوه خوری وآجیل شکنونی صبح کنیم.

درست لحظه رفتن وآماده شدن, بی دلیل تب کردی. 

از سه 4ساعت گذشته تا الان درم یه ریز پاشویت می کنم و شربت بهت می دم.

صبح خیلی خوب وسرحال بودی. چی شد نمی دونم.

تلفن زدم به آنا جون و نیومدنمون رو اطلاع دادم.

هوس پیتزای پدر جون ازصبح کلافم کرده بود.

حالا من موندم و یه گل پسر تبدار  خواب وبیدار

کم وبیش برف هم میاد.همیشه یلدارو با برف تاسر زانوش تصور می کنم.

اما هرسال دریغ ازپارسال

یلدا برهمه خجسته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نیلوفر
30 آذر 92 17:52
روزاتون به سپیدی و زیبایی برف و کانون زندگیتون به گرمای آفتاب تابیده بر برف های زمستانی هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران!